مقدمه‌ای بر اورکلاک کارت‌های گرافیک به منظور ماینینگ

ول از همه جا داره یه توضیحاتی برای رفع ابهام اینجا داده بشه. ما در ماینینگ همونطور که بارها اشاره کردم به دنبال نسبت مناسب سرعت رم به سرعت هسته هستیم. که این نسبت توی الگوریتم های مختلف بسته به این که چه میزان دیتا روی مموری ها قرار میگیره و چه میزان از قدرت هشینگ وابسته به اون دیتا هستش میتونه متغیر باشه.

بنابراین اورکلاک اسم چندان خوشایندی برای کاری که ما در ماینینگ می‌کنیم شاید نباشه. در واقع کاری که ما انجام میدیم بهینه‌سازی یا Optimize کردن کردن هستش. ولی چون این misnomer تقریبا جا افتاده توی دنیای سخت افزار و تکنولوژی، ما هم از همون کلمه اشتباه استفاده می‌کنیم.

هدف ما از اورکلاک کارت های گرافیک به این منظور خاص در واقع ایجاد بهینه ترین حالت ممکن بین بیشترین قدرت هشینگ، کاهش مصرف برق، کاهش دما و افزایش عمر قطعات کارت هستش. حالا اگر دو کارت کاملا شبیه به هم در حد 0.000000001 با هم متفاوت باشن توی مواردی مثل کیفیت ساخت بور، کیفیت ساخت مموری ها و هسته و … میتونن باعث تفاوت در پارامترهای مختلف در اورکلاک ما بشن.

حالا میخوام در مورد اورکلاک مخصوص الگوریتم دگرهشیموتو یه توضیحاتی رو ارائه کنم که بعدش به مبحث کولینگ برسیم.

1. کسر سرعت مموری به سرعت هسته: همونطور که قبلا اشاره شد نکته خیلی مهم در این الگوریتم این هستش که مموری ها با چه سرعت و کیفیتی بتونن دیتاست رو در اختیار GPU قرار بدن. از اونجایی که اکثر گرافیک ها در حال حاضر از یک نسل مموری (GDDR5) بهره میبرن بنابراین ما زیاد دستمون در مورد این کسر باز نخواهد بود. برای مثال در اکثر موارد حاصل این کسر حوالی عدد 1.8 به مقداری بالا و پایین شدن نوسان میکنه.

شاید براتون سوال بشه که پس چی باعث میشه یه کارتی هش ریت بالاتری داشته باشه و یه کارتی هش کمتری بده توی همین نسل که جوابش میشه مورد 2 و 3.

2. تعداد هسته پردازنده: با توجه به ثابت بودن حدود کسر گفته شده ما میتونیم با افزایش تعداد هسته پردازنده روی همون فرکانس‌ها، ها پردازش در ثانیه بیشتر رو انجام بدیم. برای مثال یک کارت با GPU دارای 36 Compute unit میتونه در شرایط مموری مساوی پردازش بیشتری رو نسبت به یک کارت با هسته دارای 32 هسته انجام بده.

3. کیفیت و نوع مموری (و امکان اورکلاک پایدار اون مموری): کیفیت ساخت یه مموری و میزان اورکلاک پایدارش میتونه تاثیر به سزایی در میزان در اختیار دادن دیتاست به GPU ایفا کنه. برای مثال دو کارت با هسته یکسان، کارتی که مموری اون قادر باشه در فرکانس 2100 به صورت پایدار کار کنه به نسبت کارتی که روی فرکانس 1950 میتونه به مراتب نسبت کسر مموری به هسته بالاتری خواهد داشت و میتونه هش ریت بیشتری داشته باشه.

4. ولتاژ

نکته حائز اهمیت و شاید مهمترین نکته در مورد ماینینگ میزان برقی هستش که به بخش های مختلف یک کارت میرسونیم. هرچقدر یک کارت بتونه با ولتاژ کمتری کار بکنه = برق کمتری بهش میرسه = مصرف کارت کاهش پیدا میکنه = دمای کارت کاهش پیدا میکنه = نیاز به دور فن های بالا کم میشه.

در کل نکته اصلی در بهینه سازی کارت ها همین بحث ولتاژ هستش. تنظیم ولتاژ بخش های مختلف کارت توسط قسمتی از کارت که VRM (voltage regulator module) ها هستن انجام میشه. وظیفه این ماژول ها تنظیم ولتاژ ورودی به خش های مختلف کارت هستش. چون عموما برقی که ما برای کارت ها تامین می‌کنیم 12 و 5 ولت هستن. ما به باید به این VRM ها دستور بدیم که به قسمت های مختلف کارت به خصوص مموری ها و هسته چقدر برق برسون.

این که یک کارت و قطعات متصل بهش با چقدر کاهش ولتاژ بتونن به راحتی کار بکنن به عوامل مختلفی بستگی داره که یکی از مهمترین اون عوامل کیفیت ساخت بورد کارت گرافیک هستش که اصطلاحا بهش ASIC Quality گفته میشه که یک عدد نسبی بین کارت های مختلف هستش. برای مثال کارتی با ایسیک کوالیتی 80% در شرایط یکسان به نسبت یک کارت با ایسیک کوالیتی 70% میتونه با ولتاژ کمتری کار بکنه و مصرف برق کمتری داشته باشه. البته نوع و کیفیت ساخت باقی قطعات هم در این امر دخیل هستن.